عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : یک شنبه 24 فروردين 1393
بازدید : 2439
نویسنده : مهدی

تائب مراغه ای

 مولانا شرف الدین محمود مراغه ایی از فضلای مشهور آن سامان بوده و بسیاری از مردم معتقد و مرید وی بوده اند خصوصاٌ اهل مراغه آن حدود و او غالب اوقات خدمت شیخ مجاهد و شیخ ابراهیم که از فرزندان شیخ مصطفی عزیزکندی بوده اند رسیده و صحبت داشته و این شیخ مصطفی مرید خاص عوض بن عبدالغفار اردبیلی بوده به کله بابای مراغی اشتهار دارد بالجمله مولانا تائب در اواخر قرن دهم هجری در 930 وفات یافته در مقبره چرنداب در حرم شیخ ابراهیم جونیانی محاذی تکیه سید حسن مفتول بند مدفونست و او صاحب حسن خط بوده و اشعار خوب دارد مطالع مشهور ذیل از اوست .

 

دهان بگشوده چون شیریست خون خصم را راغب

علی رغم عدو عین علی بن ابی طالب

بلبل که در حریم چمن آشیانه ساخت

مقصود او گل است و چمن را بهانه ساخت

گر ز بعد مصطفی جز مرتضی دانسته ام

در دو عالم یک رسول و دم خدا دانسته ام .

 

منبع:http://farabiasl.com



:: موضوعات مرتبط: مشاهیر مراغه , ,
:: برچسب‌ها: مشاهیر مراغه ,
تاریخ : یک شنبه 24 فروردين 1393
بازدید : 2033
نویسنده : مهدی

شیخ ركن الدین ابولحسن مراغه ای معروف به اوحدی

 شاعر سده هفتم و هشتم ایران است. او در مراغه زاده شد و مدتی در اصفهان مقیم بود. معاصر ایلخان مغول سلطان ابوسعید بود. آرامگاه او در مراغه است. هم اکنون یک موزه دائمی در مقبره اوحدی در مراغه دایر میباشد در 670 هجری در مراغه متولد شد او از جوانی انسانی عارف و وارسته کامل بود و در علوم دینی و عرفانی بدرجه کمال رسید او تحت صافی تخلص می کرد اوحدی مانند اغلب شاعران عصر خود پس از گذراندن جوانی و پایان بردن تحصیلات معمولی زمان خود از مراغه به قصد سیر و سیاحت خارج شد و مدتها به سیاحت گذراند.  برخی تذكره‌نویسان وی را از جمله‌ی اصحاب شیخ‌اوحدالدّین‌كرمانی ذكركرده‌اند، امّا اتّخاذ تخلّص اوحدی را تنها باید ارادت معنوی شاعر به شیخ‌اوحدّالدین‌كرمانی دانست وگرنه اوحدی تقریباً ۳۵سال پس از فوت اوحدّالدین پا به عرصه‌ی هستی نهاده است.

 اثر جاویدانی وی ( جام جم )مثنوی شامل پنجهزار بیت است که در 733 آنرا به نظم کشیده است سایر آثار اوحدی ( ده نامه ) ( منطق العشاق ) است که همواره مورد توجه شاهان ایلخانی بوده است. وفات اوحدی در سال 738 قمری در مراغه اتفاق افتاد و آرامگاه او در باغی زیبا زیارتگاه عاشقان عرفان است. اوحدی علاوه بر قصائد و غزلیات دارای کتابی است به نام « جام جم » که مهمترین اثر اوست. این کتاب، یک مثنوی است که اوحدی در سرودن آن به « حدیقة » سنـــایی نظر داشته است. و اما غزل زیر که سرودة اوحدی است علاوه بر برخورداری از زبانی گرم و پویا ، مانند غزلهای سعدی تمام زیباییهای خود را به یکباره به خواننده می بخشد.

اوحدی در آثارش نیازهای زمان خود را شرح داده است. شعرهای وی علاوه بر موضوع‌های عرفانی، گرایش شاعر را نیز به مسایل اجتماعی و تربیتی می‌نمایاند. اوحدی بیش از هر شاعر دیگری به این گونه مسایل توجّه ویژه داشته است. پاره ‌یی از غزل‌های اوحدی در دیوان‌حافظ وارد شده است. ملك‌الشّعرای ‌بهار چنین عقیده دارد كه اوحدی‌مراغی در شیوه‌ی غزل‌سرایی كمتر از حافظ نیست.

اوحدی مراغه ای از شاعران نسبتا توانای قرن هفتم و هشتم هجری است که تاکنون تحقیق و تفحصی در خور در دیوان اشعار او صورت نگرفته است. رساله حاضر گامی است-هرچند کوچک-در جهت رفع این نقیصه که در آن ابتدا با استفاده از دیوان شاعر ، تذکره ها و کتابهای تاریخی نزدیک به عصر وی، شرح حال ، آثار ، افکار و سبک شاعری او به طور دقیق مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. پس از آن کلیه دیوان او-به استثنای مثنوی جام جم-مطالعه گردیده و نکات و اشارات مهم و برجسته این دیوان به قرار زیر شرح گردیده است:1-آیات قرآن، احادیث و سخنان مشایخ.2-تلمحیات و اشارات.3-اهم کنایات و امثال و حکم.4-واژه ها و اصطلاحات عرفانی.5-واژه ها و ترکیبات دشوار..



:: موضوعات مرتبط: مشاهیر مراغه , ,
:: برچسب‌ها: مشاهیر مراغه ,
تاریخ : یک شنبه 24 فروردين 1393
بازدید : 2262
نویسنده : مهدی
 دخیل مراغه ای

  

 


آخوند ملا حسین مراغه ای متخلص به دخیل از شعرای قرن سیزدهم هجری بوده وادبیات نوحه تركی را به حالتی مدوّن و نظام مند درآورد، دخیل به شاعر مقتل‌نویس معروف است چون یک مقتل شش جلدی به صورت نظم و نثر نوشته است.

 

این مجموعه مشتمل بر وقایع كربلا و بزبان تركی در شش جلد مكرر در تبریز چاپ شده است. و یك اثر واقعا ارزشمند برای ارادتمندان اهل بیت میباشد.گفتنی است، بنابر روایات مختلف، آخوند ملاحسین مراغه ای شاعری از روستای خرمازرد از توابع شهرستان مراغه بوده است./

 

نمونه ای از اشعارش

باش وئرن من، باش کسن سن، قیل و قال ائتمک نه‌چون

بیر نفر مظلومو اؤلدورمکده بو غوغا نه‌دیر

ایندی یئل طوفان ائدر، توز تورپاغی ائیلر کفن

یار کویوندا شهیده خلعت دیبا نه‌دیر

ترجمه فارسی

سر دهنده من، سر بُرنده تو، دیگر این قیل و قال برای چیست؟

برای کشتن یک مظلوم این‌قدر غوغا برای چیست؟

اکنون باد طوفان می‌کند و خاک و غبار را کفن من می‌نماید

برای شهید کوی دوست خلعت دیبا چه معنی دارد؟

 

منبع:http://farabiasl.com



:: موضوعات مرتبط: مشاهیر مراغه , ,
:: برچسب‌ها: مشاهیر مراغه ,
تاریخ : یک شنبه 24 فروردين 1393
بازدید : 2065
نویسنده : مهدی

میر عبدالفتاح موسوی (اشراق )

 ایشان عالم و فاضل و کامل بوده و در طریقه عرفان بلدیت تمام داشته شخصی بودند درویش مسلک و عارف مدرک و سیادت نسب و نقابت و نجابت حسب در اوائل حال چنانکه در مثنوی ریاض الفتوح مفصلا مذکور داشته بقصد تفحص مرشد مسافرت و در مشهد مقدس طوس بعارف کامل متقی میر محمد تقی مشهدی مشتهر بشاهی رسیده و در عالم رویا جناب پیغمبر ( ص ) ایشان را بارادت میر ترغیب و بحضور ایشان شتافته و مدتی اختیار ملازمت و مریدی ایشان کرده و از آن بزرگوار ارشاد یافته و بعد از تکمیل ظاهر و باطن بمراغه مراجعت فرموده و در اواخر عمر بامر شیخ الاسلامی مراغه اشتغال داشته اند و اشعار عارفانه رنگین و مکتوبات عاشقانه دلنشین بزبان فارسی  و ترکی بسیار دارند و در مراثی سیدالشهدا علیه السلام واقعات بسیار بزبان ترکی در نهایت فصاحت که بزعم فقیر بالاتر از آن بآن زبان امکان ندارد منظوم ساخته الحق بلاغت را بنهایت رسانیده در پارسی اشراق و در ترکی فتاح تخلص میکند و با میر مزبور کمال ارتباط داشته است و مثنوی ریاض الفتوح او که در کمال خوبی و مرغوبی ساخته اند مطلعش اینست .

 

بیا ای دل شوخ کودک مزاج

رهاکن دمی از خود این اعوجاج

ز جان باش با راستان منتظم

قل الله ربی ثم استقم

 

جناب اشراق در سال 1175 هجری در شهر مراغه وفات یافته و هم در آنجا مدفون است.

 

منبع:http://farabiasl.com



:: موضوعات مرتبط: مشاهیر مراغه , ,
:: برچسب‌ها: مشاهیر مراغه ,
تاریخ : یک شنبه 24 فروردين 1393
بازدید : 2126
نویسنده : مهدی

محمدحسن‌ خان‌ (اعتمادالسلطنه)
نویسنده: سید علی آل داود     
  
اِعْتِمادُالسَّلْطَنه‌، محمدحسن‌ خان‌ (21 شعبان‌ 1259- 18 شوال‌ 1313ق‌/16سپتامبر1843- 2 آوریل‌1896م‌)، دانشمند و سیاست‌پیشة مشهور عصرناصرالدین‌شاه‌ و صاحب‌دههاكتاب‌.محمدحسن‌ازدودمان‌ مراغه‌ای‌ بود و پدرش‌ حاج‌ على‌خان‌ كه‌نخست‌ لقب‌ ضیاءالملك‌ داشت‌ و سپس‌ به‌ اعتمادالسلطنه‌ ملقب‌ شد، حاجب‌ الدولة دربار ناصرالدین‌ شاه‌ بود. خاندان‌ او از ادوار نخست‌ پیدایش‌ قاجاریه‌ در دربار صاحب‌ عناوین‌ و مشاغلى‌ بودند و جدش‌ موسوم‌ به‌ حسین‌خان‌ مقدم‌ مراغه‌ای‌ چندی‌ پیشخدمت‌ عباس‌ میرزا نایب‌السلطنه‌ بود و چون‌ به‌ تهران‌ آمد، كارهای‌ حكومتى‌ را عهده‌دار شد. پدر اعتمادالسلطنه‌ نیز به‌ مقامات‌ بلند سیاسى‌ دست‌ یافت‌، اما در زمان‌ محمدشاه‌ به‌ سبب‌ پاره‌ای‌ نادرستیها از كار بركنار شد و اموالش‌ مصادره‌ گردید و به‌ زندان‌ افتاد و سرانجام‌ به‌ عتبات‌ عالیات‌ تبعید شد. چون‌ محمدشاه‌ درگذشت‌، حاج‌ على‌ خان‌ به‌ تهران‌ بازگشت‌ و موردتوجه‌ مهد علیا، مادر شاه‌ جدید قرار گرفت‌ و در دربار به‌ سرعت‌ نفوذی‌ به‌ هم‌ رسانید، به‌ گونه‌ای‌ كه‌ میرزا آقاخان‌ نوری‌ او را جزو نزدیكان‌ و محارم‌ خویش‌ درآورد. حاج‌ على‌خان‌ در همان‌ اوان‌ رسماً حاجب‌الدولة دربار شد و در توطئه‌ برضد امیركبیر با مهد علیا و میرزا آقاخان‌ نوری‌ همدست‌ بود و وظیفة قتل‌ امیركبیر را برعهده‌ گرفت‌. در دورة صدارت‌ میرزا آقاخان‌ نوری‌ كار حاج‌ على‌خان‌ نیز رونق‌ بیشتری‌ یافت‌، اما چون‌ آقاخان‌ نوری‌ در محرم‌ 1275ق‌/1859م‌ از صدارت‌ كنار رفت‌، او نیز معزول‌ و بیكار شد. 
محمدحسن‌ خان‌ اعتمادالسلطنه‌ چهارمین‌ فرزند حاجى‌ على‌خان‌ بود و در تهران‌ دیده‌ به‌ جهان‌ گشود .همزمان‌ با افتتاح‌ مدرسة دارالفنون‌ در 1268ق‌/1852م‌ او جزو اولین‌ شاگردانى‌ بود كه‌ پای‌ به‌ این‌ مدرسه‌ نهاد و 12 سال‌ در آنجا به‌ فراگرفتن‌ زبان‌ فرانسه‌ و آموزشهای‌ نظامى‌ پرداخت‌. مدتى‌ بعد عزیزخان‌ سردار كل‌ (وزیر جنگ‌) او را به‌ منصب‌ «وكیلى‌ نظام‌» منصوب‌. محمدحسن‌ خان‌ دورة تحصیل‌ در دارالفنون‌ را با دریافت‌ مدال‌ طلا به‌ پایان‌ رسانید و با درجة یاوری‌ (سرگردی‌) جزو ملتزمان‌ دستگاه‌ ولیعهد محمدقاسم‌ میرزا درآمد، اما محمدقاسم‌ میرزا در همان‌ اوان‌ كودكى‌ درگذشت‌ و محمدحسن‌خان‌ هم‌ به‌ خیل‌ ملتزمان‌ میرزا محمدخان‌ سپهسالار پیوست‌ .در 1275ق‌/1859م‌ به‌ منصب‌ سرهنگى‌ ارتقا یافت‌ و چون‌ پدرش‌ در این‌ هنگام‌ مورد عفو شاه‌ قرار گرفته‌، و حكومت‌ خوزستان‌ و لرستان‌ به‌ او واگذار شده‌ بود، وی‌ نیز به‌ عنوان‌ نایب‌الایاله‌ و رئیس‌ قشون‌ همراه‌ پدر شد و چندی‌ حكمرانى‌ شوشتر را در دست‌ گرفت‌. در 1278ق‌/1861م‌ به‌ تهران‌ بازگشت‌ و ژنرال‌ آجودان‌شاه‌ شد.
در 1280ق‌/1863م‌ زمانى‌ كه‌ حسنعلى‌خان‌ امیرنظام‌ گروسى‌ وزیر مختار ایران‌ در فرانسه‌ بود، محمدحسن‌ خان‌ به‌ عنوان‌ وابستة نظامى‌ سفارت‌ ایران‌ در پاریس‌ تعیین‌ شد و دو سال‌ عهده‌دار این‌ سمت‌ بود، اما توقفش‌در آن‌شهر 4سال‌ طول‌ كشید و همزمان‌ به‌ادامةتحصیل‌پرداخت‌. در 1284ق‌ از آن‌ كشور مراجعت‌ كرد و با گرفتن‌ لقب‌ صنیع‌الدوله‌، به‌ سمت‌ مترجمى‌ مخصوص‌ شاه‌ برگزیده‌ شد.
محمدحسن‌ خان‌ چندی‌ بعد در 1290ق‌ معاون‌ وزیر عدلیه‌ و مقدم‌ السفرا شد و پس‌ از آن‌ كه‌ دوران‌ اوج‌ پیشرفت‌ وی‌ بود، به‌ مقاماتى‌ برگزیده‌ شد كه‌ برخى‌ از آنها به‌ این‌ شرح‌ است‌: عضو مجلس‌ شورای‌ دولتى‌ در 1299ق‌، مسئول‌ ادارة نامة دانشوران‌ و ادارة انطباعات‌ در 1298ق‌ و پس‌ از مرگ‌ اعتضادالسلطنه‌، وزیر انطباعات‌ و ریاست‌ دارالترجمه‌ از 1300ق‌/1883م‌، عضو انجمن‌ جغرافیایى‌ پاریس‌ در 1295ق‌/1878م‌، عضو انجمن‌ آسیایى‌ فرانسه‌، عضو انجمن‌ آسیایى‌ روس‌ و انجمن‌ آسیایى‌ لندن‌ در 1303ق‌/1886م‌.
اعتمادالسلطنه‌ طبعى‌ جاه‌طلب‌ داشت‌ و همواره‌ در پى‌ كسب‌ مقامات‌ و عناوین‌ تازه‌ بود، اما تا آنجا كه‌ از منابع‌ برمى‌آید، ناصرالدین‌ شاه‌ از سپردن‌ مسئولیتهای‌ سیاسى‌ مهم‌ به‌ او اجتناب‌ مى‌كرده‌ است‌؛ گوآنكه‌ به‌ تعبیر ظل‌السلطان‌  وی‌ رئیس‌ جاسوسهای‌ مخفى‌ شاه‌ بوده‌ است‌. اعتمادالسلطنه‌ گذشته‌ از عضویت‌ در مجامع‌ بین‌المللى‌ از برخى‌ دولتهای‌ خارجى‌ چون‌ اتریش‌، اسپانیا، آلمان‌، انگلیس‌، و عثمانى‌ مدالها و نشانهای‌ متعدد دریافت‌ كرده‌ بود .


:: موضوعات مرتبط: مشاهیر مراغه , ,
:: برچسب‌ها: مشاهیر مراغه ,
تاریخ : یک شنبه 24 فروردين 1393
بازدید : 5427
نویسنده : مهدی
نادر فرید فتحی (آیدین )

استاد نادر فرید فتحی متخلص به ( آیدین )  شاعر معاصر مراغه ای در سال 1335 در مراغه متولد و موفق به کسب مدرک کارشناسی ارشد در رشته ادبیات فارسی شد.
وی در کسوت معلم و استاد دانشگاه در مدارس و دانشگاه های این شهرستان مشغول به تدریس در رشته ادبیات فارسی بود.
این شاعر مراغه ای با سرودن شعرهای بسیاری در قالب غزل، قصیده، شعر نو و سایر قالب های شعری از شعرای فعال در ادب و شعر فارسی و ترکی در استان و کشور بود.
فریدفتحی، از محضر استادان شعر این منطقه از جمله سهند و کریمی بهره مند شده و توانسته بود در جشنواره های شعر فارسی از جمله جشنواره های شعر دفاع مقدس رتبه های برتر و برگزیده را کسب کند.
وی از بنیانگذاران انجمن ادبی اوحدی در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی و از اعضای فعال حوزه شعر و ادب این منطقه بود.
استاد فرید فتحی شاگردان بسیاری را تربیت نموده اند که بسیاری از آنان هم اینک در کسوت استادی در دانشگاه های منطقه به تدریس مشغول هستند
وی  پس از سال ها فعالیت در زمینه شعر و ادب فارسی و ترکی،  دوم تیرسال 1392 در سن 57 سالگی  در اثر عارضه قلبی در بیمارستان امیرالمومنین (ع) شهرستان مراغه درگذشت.
از استاد نادر فرید فتحی که با تخلص ( آیدین) معروف بود آثار متعدد شعری فراوانی به جای مانده است که هنوز به زیر چاپ نرفته است، تنها کتاب بایاتیلار ایشان  چاپ شده است.
 در زیر یک نمونه شعرترکی به نام (وفا قیلماز سنه ظلمت) از استاد آورده شده است
 
 
وفا قیلماز سنه ظلمت
آچیل صبحم سنی تاری! گؤزو یولدا قلان واردیر
 
سنه چاتماق امیدیله ,ییخیلمیش وار ,یاتان واردیر
قارا زولفون کنار ائت,ای گؤزه ل صبحیم گؤروش منلن
 
سنین تک آینا آیدنلیق داها هاردا,هاچان واردیر
توتولموش بختی آچماقدا ,المدن توت ,آیاغیله
 
آماندیر اؤلکه ده ظلمت ,کولکلروار,دومان واردیر
یاخین کیمسه یاد اولماقدا ,منی یاندیردی دارلیقلار
 
من بیچاره بیلمزدیم اونتماق وا, یالان واردیر
هامی یاتمیش فقط بیر جوت اویاق گؤزلرمنی گؤزلر
 
سنه حسرتله باقماقدان سارلان وار,سولان واردیر
کئچیرت اولدوزلاری بیردم,سحر الوان بویا گونلر
 
وفا قیلماز سنه ظلمت,اوظلمتلره قان واردیر
اگر آغلار گؤزیله یاتسادا صبحیم ده رین یئرده
 
قوجا یعقوب تک عطرین اوزاقلاردان,آلان واردیر
دئمه پروانه یانماقدا سرآمد دیر منه ((آیدین))
 
طواف شمعده آیا منیم تک ده , یانان واردیر؟


:: موضوعات مرتبط: مشاهیر مراغه , ,
:: برچسب‌ها: مشاهیر مراغه ,
تاریخ : یک شنبه 24 فروردين 1393
بازدید : 6176
نویسنده : مهدی

مجرم مراغه ای(حاج کبیر آقا)

 حاج میر سلام الله موسوی فرزند محمدباقر ، مشهور به حاج کبیر آقا ، ملقب به مجذوب علیشاه ، متخلص به مجرم ، از جانشینان جنت علیشاه بوده و در مراغه سکونت داشت . در سال 1249 هجری قمری بدنیا آمده و پس از 81 سال عمر در سال 1330 هجری قمری فوت نموده است ( آقای یونس مروارید در کتاب مراغه ( افرازه رود ) سال وفات حاج میر سلام الله موسوی را 1324 ه . ق مطابق با 1905 میلادی و 1284 شمسی درج نموده اند ) و در مقبره ائی واقع در اول کوچه پسند آباد مراغه مدفون است. دیوان او موسوم به بحرالاسرار به اهتمام یکی از مریدانش بنام رضاقلی میرزا مجنون علیشاه در سال 1324 در دارالسلطنه تبریز و در چاپخانه مشهدی اسد آقا به شیوه سنگی چاپ و منتشر شده است 

مرحوم حاج کبیر آقا از احفاد میر عبدالفتاح موسوی مراغی معروف به اشراق است . ایشان بواسطه مقام عرفانیشان ، قبل از ارتحال وصیت نامه ای به خط خود تنظیم و در آن فتح الله خان ظفرالدوله سردار موید ( برادر جاج صمد خان شجاع الدوله ) را جانشین خود معرفی کرده است . 

« اوژن اوبن » فرانسوی که در سالهای 1906 و 1907 در ایران سیاحت کرده ، هنگام حضور در مراغه به دیدار حاج میرزا کبیرآقا رفته و شرح دیدارش را نیز مکتوب کرده است . در این دیدار میرزا کبیر آقا خود را از اعقاب شاه نعمت الله ولی دانسته که نیاکان وی بعد از پراکنده شدن دودمان شاه نعمت الله ولی به مراغه افتاده اند و ایشان در آن زمان مرشد تمام نعمت اللهی های شمال غرب ایران بوده اند .

بنا بر نوشته اوژن اوبن حاج میرزا کبیر آقا حتی طرف توجه و اهتمام همه ارمنیان و یهودیان و اهل سنت بوده است . نمونه ایی از غزلیات او :

 

این چه درد است که دارو ز دواخانه اوست ؟

وین چه گنج است که جانها همه ویرانه اوست ؟

این چه جام است که عالم ز می اش سرمستند

عارفان سرخوش و شوریده ز پیمانه اوست ؟

هر کجا می نگرم حسن رخش جلوه گر است

این چه حسن است که دلها همه دیوانه اوست ؟

شورشی در هر سر کوچه و بازار زکیست ؟

فتنه و شور جهان جمله ز افسانه اوست

« یا صنم » ورد زبان همه شاه و گداست

این صنم کیست که دلها همه بتخانه اوست ؟

عاشقان سوخته بر شمع رخش سر تا پا

عارفان در سر شمع وی و پروانه اوست

« کنت کنزاٌ » که نهان بوده به زیر زلفش

چیست این گنج که پنهان شده در سایه اوست ؟

عالمی مست ز صهبای وی ، اما عجب است

کس نداندکه همه مست ز میخانه اوست

مجرم از روز ازل دل به تو داده است که خلق

همه گویند که این دلبر و جانانه اوست .

حاجی میر سلام الله موسوی مشهور به حاجی کبیرآقا و ملقب بمجذوب علی شاه مجرم مراغه ایی از معاریف مراغه است دیوانش از قصائد و غزلیات بعنوان بحر الاسرار در سنه 1324 در تبریزچاپ شده و این قطعه از آنجاست :



:: موضوعات مرتبط: مشاهیر مراغه , ,
:: برچسب‌ها: مشاهیر مراغه ,
تاریخ : یک شنبه 24 فروردين 1393
بازدید : 2555
نویسنده : مهدی

عبد القادر بن غیبی مراغی

خلاصه : عبد القادر بن غیبی مراغی معروف به حافظ در نیمه سده هشتم هجری در مراغه زاده شد و پس از آموختن موسیقی و علوم زمانه نزد پدرش غیبی، به تبریز رفت و دردربارهای سلطان حسین و سپس سلطان احمد جلایر به نوازندگی پرداخت. با حمله تیمور به آذربایجان، به فرمان وی به سمرقند رفت و پس از مدتی فعالیت هنری در آنجا به آذربایجان بازگشت. و در در بار میرانشاه تیموری(تبریز)، خلیل سلطان (سمرقند)سلطان شاهرخ(هرات)به فعالیت پرداخت ودر 828 ه.ق در هرات به بیماری طاعون در گذشت جامع الالحان، كنزالحان و شرح الادوار از آثار گرانبهای عبدالقادر غیبی مراغی است.

 گروه : مشاهیر ملی

رشته : موسیقی

والدین و انساب : پدر عبد القادر بن غیبی مراغی مردی به نام غیبی، از اهالی مراغه و دانشمندی متبحر درعلم موسیقی بود.

 اوضاع اجتماعی و شرایط زندگی : عبد القادر بن غیبی مراغی ملقب به حافظ دراواسط قرن هشتم درمراغه زاده شد . مراغه در آن عصر از شهرهای بزرگ و آباد آذربایجان به شمار می رفت . این شهر از زمان ایلخانان مورد توجه بود و مراكز علمی و هنری چندی در آن بنیان نهاده شد. در زمان كودكی عبدالقادر جلایریان برعراق و آذر بایجان حكومت می كردند. در انواع علوم به ویژه موسیقی مهارت داشت مهیا گشت.

 تحصیلات رسمی و حرفه ای : از میزان آموزشهای عبد القادر بن غیبی مراغی اطلاعی در دست نیست ، اما گفته اندكه بر علوم متداول عصر خود دست یافت و نیز موسیقی را از پدرش كه خود موسیقی دانی برجسته بود، فرا گرفت.

 فعالیتهای ضمن تحصیل : عبد القادر بن غیبی مراغی در كنار آموختن موسیقی و علوم گوناگون حفظ قرآن را بر دیگر آموزه های خود اضافه كرد، از این رو به «حافظ» نیز مشهور شد، همین موضوع او را با شاعر معاصر خود، خواجه شمس الدین حافظ شیرازی متشابه كرده است. عبدالقادر مراغی به خطاطی نیز می پرداخته است.

 استادان و مربیان : مهترین استاد عبد القادر بن غیبی مراغی درزمینه موسیقی، پدرش غیبی بود.

همسر و فرزندان : دو فرزند عبد القادر بن غیبی مراغی به نامهای نورالدید عبد الرحمن و فرزند كوچكش عبد العزیز هر دو در موسیقی سررشته داشتند . فرزند بزرگش موسیقی را از پدر آموخت.

وقایع میانسالی : عبد القادر بن غیبی مراغی از آغاز جوانی درتبریز در دربار سلطان حسین جلایری و سلطان احمد جلایزی می زیست اما با آغاز حمله تیمور به آذربایجان و برافتادن آل جلایر، عبدالقادر مراغه ای همانند سایر هنرمندان به فرمان امیر تیمور گورگانی به سمرقند رفت و تاسال ه.ق درآنجا در دربار تیموراحترام داشت و در مجالس گوناگون از جمله ازدواجهای شاهزادگان تیموری به هنرنمایی پرداخت. وی در فاصله سالهای تا 800تا 802 ه.ق به تبریز رفت و در دربار میرانشاه تیموری به خدمت درآمد. اما مدتی بعد به همراه عده ای به اتهام تشویق میرانشاه به خواشگذرانی مفرط محكوم به اعدام شد. اما توسط تیمور مورد ترحم و بخشش قرار گرفت. وی پس از مرگ امیر تیمور در 807ه.ق مدتی در دربار خلیل سلطان در سمرقند و سپس در هرات در خدمت سلطان شاهراخ بود و كتاب جامع الحان رابه سلطان شاهرخ تقدیم كرد.

 زمان و علت فوت : عبد القادر بن غیبی مراغی درسالهای آخر عمر در هرات زیست و در سال 838ه.ق در اثر طاعون درگذشت.

مشاغل و سمتهای مورد تصدی : عبد القادر بن غیبی مراغی موسیقی دان دربار سلطان حسین و سلطان احمد جلایر، امیر تیمور گورگانی ، میرانشاه ، خلیل سلطان و سلطان شاهرخ تیموری بوده است.

 فعالیتهای آموزشی : در منابع خبری از تدریس موسیقی توسط عبد القادر بن غیبی مراغی در مراغی نیست اما از میان شاگردان عبدالقادر مراغی ، از دو فرزندش نورالدین عبدالرحمن و عبدالعزیز درمنابع سخن به میان آمده، كه البته هر دو موسیقیدانان قابلی بوده اند.

مراکزی که فرد از بانیان آن به شمار می آید : عبد القادر بن غیبی مراغی مبتكر موسیقی دو ریتمی به نام ضربین بود.



:: موضوعات مرتبط: مشاهیر مراغه , ,
:: برچسب‌ها: مشاهیر مراغه ,
تاریخ : یک شنبه 24 فروردين 1393
بازدید : 2383
نویسنده : مهدی

حاج علیخان مقدم مراغه ای( اعتماد السلطنه)

 تالیف : سید علی قاضی عسكر

 مقدمه:

«میرزا علی خان مقدم مراغه ای- حاجب الدوله-  اعتماد السلطنه » فرزند «آقا حسین مراغه ای» از صاحب منصبان و درباریان دوره قاجار است. پدرش در مراغه به تجارت اشتغال داشت و خدمت اداری و دیوانی خود را از زمانی كه به خدمت «عباس میرزا نایب السلطنه» در آمد آغاز كرد و با سمت پیشخدمت باشی به خدمت «محمد شاه» فرزند نایب السلطنه در آمد. آقا حسین مراغه ای سپس از طرف عباس میرزا نایب السلطنه لقب «خانی» گرفت و پس از آمدن محمد شاه به تهران حكومت كاشان به وی واگذار شد.1 میرزا علی خان و نیز محمد حسن خان اعتماد السلطنه فرزند او و ادیب الملك فرزند دیگرش از چهره های سرشناس این دوره هستند. این خاندان در نواحی زنجان تا مراغه سكونت داشتند لیكن بیشتر به «مراغی» شهرت یافته اند. ادیب الملك فرزند میرزا علی خان در شرح حالی كه برای پدرش نگاشته سلسله احفاد او را چنین ذكر می كند: علی بن حسین بن محمد رسول بن عبدالله بن جعفر كه جعفر از هفت پشت واسطه به «بردی بگ بن اوزبك خان بن جوجی خان مغول» می رسد. در آن دوران كه پدر میرزا علی خان به دربار عباس میرزا نایب السلطنه راه یافت و به مراغه آمد میرزا علی خان ده سال بیشتر نداشت2 و در همان زمان به غلام بچگی مخصوص محمد شاه انتخاب می شود. سپس به منصب «پیشخدمتی» نایل و پس از مصالحه با دولت روس «نایب السلطنه» در تبریز آقا حسین مراغه ای را به پیشخدمت باشی گری محمد شاه منصوب می كند و میرزا علی خان را به نیابت پدرش می گمارد. آنگاه پس از دوسال وبه هنگام مراجعت از سفركرمان وخراسان به منصب صندوق داری و خزانه داری می رسد و در سفر اول محمد شاه به هرات باردیگر برتری مقام یافته اغلب خدمات و انتظامات اردوی شاه به وی محول می شود. پس از آن كه خبر فوت «فتحعلی شاه» از اصفهان به آذربایجان می رسد محمد شاه برای جلوس به تخت سلطنت از تبریز عازم تهران می شود و مناصب جدیدی به اطرافیان و همراهان داده در این میان منصب «نظارت و خوانسالاری» را كه از مناصب مهم بود به میرزا علی واگذار می كند.3 میرزا علی خان پس از چندی همراه شاه به تهران آمده لقب «خانی» را دریافت می كند. افزون بر حكومت تهران حكومت كاشان و بلوكات اطراف تهران برای مخارج آشپزخانه شاهی نیز به او واگذار می شود. پس از دورانی در سمت نظارت خطایی از وی سر می زند كه از كار بركنار و تحت تعقیب قرار می گیرد به شكلی كه فرار كرده به قم می رود و در آنجا متحصن می گردد سپس به وساطت حاج میرزا آقاسی از مجازات معاف می گردد.4 آنگاه به قصد حج عازم بیت الله الحرام می شود كه در دمشق با «مهد علیا» مادر «ناصر الدین شاه» همراه گشته به مكه و مدینه می رود.5 آنگاه پس از مراجعت از سفر با حمایت مهد علیا مادر ناصر الدین شاه بار دیگر به قدرت بازمی گردد. در اوایل روی كارآمدن ناصرالدین شاه وقتی گیلان و رشت دچار بی نظمی شد به پیشنهاد مهد علیا مادر شاه كه در اینگونه كارها نیز دخالت می كرد میرزا علی خان به آن منطقه اعزام شد و در مدت كوتاهی نظم را برقرار ساخت. او مالیات فراوانی گرفت و به تهران بازگشت. شاه او را كه تا این زمان به «میرزا علی خان» معروف بود به لقب «حاجب الدوله» ملقب ساخت و «فراشخانه» و «سرایدارخانه» و «خیام خانه» و «مهمان خانه» و «معمار خانه» و «باغات» و «خالصه جات» كه در آن عمارات و بناهای دولتی بود به او سپردند. همچنین امور تشریفات سفرای دول خارجه و درآمدهای سالانه دولتی و عمارات و باغ های تحت پوشش حكومت همه به او واگذار شد.6 در سفر شاه به اصفهان در دار السلطنه قزوین حكم حكومت «اردو» و «اردو بازار» به علاوه حكومت هر ولایت تا مادام توقف موكب سلطنتی در آن صفحات به اعتماد السلطنه محول گردید. درسال 1268ه .ق. كه به دستور یكی از نواب میرزا علی محمد باب به نام «ملا شیخ علی» به جان شاه سوء قصد شد اعتماد السلطنه وارد میدان شده نزدیك به هشتاد نفر از آنان را كشت و همچنان حكومت خویش را استحكام می بخشید تا اینكه در سال 1275ه . ق. صدر اعظم از كار بركنار می شود و در نتیجه حاجب الدوله نیز از مناصب و خدمات معزول می گردد اما به خاطر خوش خدمتی به شاه و جنایت بزرگی كه مرتكب شد و سردار نامی ایران میرزا تقی خان فراهانی معروف به «امیر كبیر» را در فین كاشان به شهادت رسانید7 بار دیگر به صحنه بازگشت و شاه لقب «ضیاء الملكی» را به وی داد و حاكم خوزستانش كرد.8 یك سال بعد; یعنی سال 1276 لرستان نیز به خوزستان ملحق گردید و دایره حكمرانی او توسعه یافت. همچنین منطقه «بختیاری» را نیز به استان های «عربستان» (خوزستان امروز) و «لرستان» منضم كرده در اختیار وی قرار می دهند و وی به سمت «امیر تومانی» نایل می شود. او را در سال 1281 به دربار دعوت می كنند كه پس از آمدن به تهران لقب «صنیع الدوله» و پس از آن «اعتماد السلطنه» را می گیرد.9 و به وزارت عدلیه منصوب می شود و سرانجام در جرگه وزرای دارالشورای كبری در می آید. لیكن بار دیگر مورد بی مهری حكومت قرار می گیرد و از وزارت عدلیه كنار گذاشته می شود و به حكومت گلپایگان و خوانسار مأمور می گردد.



:: موضوعات مرتبط: مشاهیر مراغه , ,
:: برچسب‌ها: مشاهیر مراغه ,
تاریخ : یک شنبه 24 فروردين 1393
بازدید : 4230
نویسنده : مهدی

 

استاد کریمی مراغه ای

 

استاد کریمی مراغه ای سال 1310هجری شمسی در یک خانواده کاملآ متدین و معتقد به اصول و مذهب تشییع و خاندان آل عصمت چشم به دنیای پرآشوبمان گشوده است و گرمی بخش دل مادر بوده و نور امیدی را در دل پدری با احساس و فاضل و متقی روشن کرده است .

دوران کودکی را در جمع خانواده و محدود زندگی فقیرانه ولی با صفا و صمیمیّت خود سپری ساخته است . پدر او مرحوم ذاکر مراغه ای با تحصیلات قدیمه ی خود، شاعریست با احساس که در بازار مراغه به کار شمع ریزی و بقالی مشغول بوده، و با اندک سرمایه ای چرخ سنگین زندگی را به چرخش انداخته بود . گرچه از لحاظ مالی امکانات چندانی نداشته است ولی دارای مناعت طبع بوده که در قبال هر کس و نا کسی سرخم نکرده و با اتکاء به عنایت پروردگار از یک محبوبیت و احترام همگان برخوردار بوده است . در دوران حیات خویش آثاری بس گرانبها از خود به یادگار گذاشته است که مقادیری زیاد از آثار وی هنوز چاپ نشده است . او در زمان حیات خود تربیت فرزند ارشد خویش حسین کریمی را زیر نظر گرفته و برای تعلیم و تربیت فرزند کمربر بسته است .

تحصیلات ، دوران کودکی ،نوجوانی و جوانی :

کریمی تحصیلات اولیه خود را با فراگیری درسهائی از قرآن مجید آغاز و سپس برای اخذ معلومات کلاسیک وارد مدرسه شد و اوایل سال 1320هجری شمسی دست در دست پدر فاضلش قدم به عرصه بازار نهاد . متاسفانه عدم سرمایه کافی نه تنها مانع ادامه تحصیلات آقای کریمی گردید بلکه مانع شد که پدر برای یگانه فرزندش محل کسبی دست و پا کند روی این اصل آقای کریمی بالاجبار برای تامین معاش خود به دستفروشی در بازار مراغه پرداخت و شبها با تنی خسته و رنجور پای درس پدر نشست  و به منظور فراگیری زبان فارسی و قرآن مجید و معلومات عربی و کسب مسائل دینی از پدر کسب فیض کرد تا اینکه توانست با استعداد خدادادی خود خوشه چین بوستان پربار پدر فاضلش گردد و آشنایی کامل با اصول دینی پیدا کند .

     کریمی روزها در حالیکه در کنار کارگاه کوچک شمع ریزی و بقالی پدر بی وقفه کار می کرد و ساعات بیکاری پشت پیشخوان دست فروشی قرار می گرفت و کوی و برزن شهر را برای فروش اجناس خود زیر پا می گذاشت بی توجه به مشقتهای طاقت فرسای زندگی ترانه های امید را در زیر زبان زمزمه و کلماتی را بهم متصل می کرد بی آنکه به ارزش کار خود متوجه شود با آهنگ و موسیقی مخصوص بخود در می آورد . رفته رفته بازی با الفاظ او را متوجه این واقعیت ساخت که کلمات را برشته کشیده و از جابجائی حروف ،کلمات موزونی را بوجود آورده است . گاه می ایستاد و انچه را که زمزمه می کرد روی ورق پاره هایی می نوشت. ولی دل وجرات آن را نداشت که نوشته – ها و گفته هایش را در محضر استاد خود ذاکر ارائه دهد ، چرا که می دانست پدر از چهره های ادب و شمع محفل ادیبان شهر می باشد . تا اینکه روزی از روزها مرحوم ذاکر مراغه ای در کنار بساط دستفروشی پسرش حسین کریمی چشمش به پاره کاغذی می افتد که روی آن حروف و کلماتی به نظم کشیده شده است و تشخیص داد که پسرش با یک تعلیم و تربیت جزئی روزی و روزگاری در سلک شاعران قرار می گیرد ،ولی واقعیت این است که مرحوم ذاکر هرگز در دوران 15سالگی پسرش  نمی توانست این پیش بینی را بکند که فرزند خلفش قد مهای حساب شده اش را جای پای پدر خواهد گذاشت و شاید در آن زمان این تصور نمی رفت که روزی اشتهار و شهرت دست پرورده اش سیمرغ قاف – نشین فضل و ادب و مرزشکن و صدرنشین اریکه اد بیات کشورمان خواهد بود و باز نمی توانست پیش بینی کند که شاگرد مکتب آموز پدر روزی و روزگاری در مقام استادی محافل ادبی قرار خواهد گرفت و شمع جمع ارباب فضل و دانش و شعر و شاعری خواهد بود .

 



:: موضوعات مرتبط: مشاهیر مراغه , ,
:: برچسب‌ها: مشاهیر مراغه ,
تاریخ : چهار شنبه 20 فروردين 1393
بازدید : 2942
نویسنده : مهدی

  سیاحتنامه ابراهیم بیگ
نویسنده : حاجى زين العابدين مراغه اى
ناشر : آگاه
نوبت چاپ : چاپ دوم
تاريخ نشر : 1384 شمسى

نقش تاریخی ابراهیم بیگ


 
 
 
کتاب متن کامل سیاحتنامه ابراهیم بیگ نوشته حاجی زین العابدین مراغه ای است که سالها نایاب بوده است. حتی جلد اول این مجموعه سه جلدی، که در سالهای اخیر چندین بار به چاپ رسیده، کامل نیست(1) خوشوقتیم که ما به این خدمت توفیق یافتیم. سیاحتنامه ابراهیم بیگ هم از نظر نفوذ اجتماعی در عصر خویش و هم از دیدگاه تاثیر ادبی در سیر ادبیات نوین ایران نقش تاریخی داشته است. از نظر نفوذ اجتماعی ارزش سیاحتنامه، در انقلاب مشروطه ایران، نظیر ارزش کتاب قرارداد اجتماعی، اثر ژان ژاک روسو، در انقلاب کبیر فرانسه است. تایید این ارزشگذاری را در آثار مورخان و منتقدان و کارشناسان ادب پارسی جست و جو می کنیم. ادوارد براون می نویسد: سیاحتنامه ابراهیم بیگ که انتشار آن همزمان با دوره طغیان ماده عدم رضایت بود، در تحریک حس نفرت و انزجار مردم ایران نسبت به حکومت مخرب و افتضاح آمیز مخصوص دوره سلطنت مظفرالدین شاه نقش بزرگی داشته و شهرت بسزایی در میان عامه به هم زد. از نوشته های ناظم کرمانی در تاریخ بیداری ایرانیان درمی یابیم که محفل ها و انجمن های آزادیخواه، پیش از مشروطه، هیچ کتاب آموزش تئوری برای تقویت و تربیت دانش سیاسی خود نداشته اند جز کتاب سیاحتنامه ابراهیم بیگ. ناظم الاسلام یادآوری می کند که این کتاب را روحانیٍ مردم گرا سید محمد طباطبایی به او داده بود و در انجمن مخفی که از فرزانگان و فضلای ناراضی تشکیل شده بود آن را می خوانده اند و ... اهالی انجمن و فداییان بعضی به حالت تباکی (گریه کردن) و بعضی ازکثرت خزن و غم از خود رفته و حالت بهت به آنها دست داده تا چندی حالت یک کلمه سخن گفتی باقی نبود. هم و غم غریبی عارض هر یک گردیده به اوضاع غریبه مملکت و گرفتاری عجیبه این ملت سر به گریبان تعجب و حیرت و سرافکندگی و فکرت فرو برده.... احمد کسروی در تاریخ مشروطه ایران علاوه بر نقش کتاب در محافل روشنفکری به تاثیر توده ای آن در انبوه ایرانیان اشاره دارد و می نویسد: ارج آن را کسانی دادند که آن روزها خوانده اند و تکانی را در خواننده پدید می آورد و به یاد می دارند. انبوه ایرانیان که در آن روز خو به این آلودگی ها و بدیها گرفته بودند و جز از زندگانی بد خود به زندگانی دیگر گمان نمی بردند از خواندن این کتاب تو گفتی از خواب بیدار می شدند و تکان سخت می خوردند. بسیار کسان را توان پیدا کرد که از خواندن این کتاب بیدار شده و برای کوشیدن به نیکی کشور آماده گردیده و به کوشندگان دیگر پیوسته اند.


:: موضوعات مرتبط: مشاهیر مراغه , ,
تاریخ : چهار شنبه 20 فروردين 1393
بازدید : 2576
نویسنده : مهدی

عبدالقادر مراغه ای

کد شخصیتهای مشهور:285

عبدالقادر مراغه اي (838_754ه_ق): ايراني الاصل و با نام كامل ابوالفضائل كمال الدين عبدالقادر بن حافظ غيبي مراغي . متولد مراغه بود و در كودكي نزد پدر ادبيات و فقه و قرآن و خوشنويسي آموخت . موسيقي را هم نزد پدرش آموختو در جواني به فضل و هنر شهرت يافت . مراغه در آن زمان مركز علم و هنر بور و رصد خانه اش معروف بود . كتاب او بنام " شرح الادوار " كه شرحي است بر " الادوار " صفي الدين ارموي ، شناخته شده است . ولي اثر مهم و پر محتوي او ، " مقاصد الالحان " است كه آخرين متن علمي و پايه اي موسيقي نظري به شمار ميرود . مراغي از سمرقند به آسياي صغير رفت و كتابش را براي تقديم به سلطان عثماني ( مراد دوم ) همراه برد . ولي به سمرقند برگشت و تا آخر عمر در آنجا به سر برد .
كتابهاي او عمدتا در نسخه هاي نفيس ، دركتابخانه هاي مهمي چون نور عثمانيه ( تركيه) ، اسكندريه (مصر ) و استان قدس رضوي( ايران ) نگهداري مي شود . مقاصد الالحان دوازده فصل و دو پيوست دارد و از كتابهاي خواندني و مهم در موسيقي نظري ايران است . ساير كتابهاي او عبارتند از جامع الالحان ( به اضافه رساله خاتمه آن ) و كنزالالحان كه از اين آخرين كتاب هيچ اثري نيست .
عبدالقادر نوازنده بي همتاي عود و نوا پرداز كم نظيري بوده است و ساختن بسياري قولها و تصنيفها و دوره هاي مختلف منسوب به اوست . دو كتاب مهم او به كوشش فاضل فقيد سيد تقي  بينش در سالهاي 1344 و 1356 و 1366 ، تصحيح و منتشر شد . فرزند عبدالقادر مراغي ، عبدالعزيز ، به موسيقي وارد بود و مولف كتاب " تلاوت الادوار " است كه در كتابخانه نور عثمانيه اسلامبول نگهداري ميشود.
مقاصد الالحان و جامع الالحان و کنزالالحان سه اثر گران بهای عبدالقادر مراغه ای همنين او آخرین موسیقی دان بزرگی که وارث موسیقی به اصطلاح کلاسیک ایران است، وی علاوه بر اینکه نوازنده ی چیره دست عود بود درخوشنویسی و شعر و نقاشی هم تبحر خاصی داشت.

منبع:www.maragheh.org



:: موضوعات مرتبط: مشاهیر مراغه , ,
تاریخ : چهار شنبه 20 فروردين 1393
بازدید : 2401
نویسنده : مهدی

خواجه نصیرالدین طوسی

کد شخصیتهای مشهور:56

خواجه نصیر الدین طوسی                         

رياضيدان و منجم و فيلسوف الهی سياستمدار برجسته ايران

خواجه نصيرالدين محمد بن حسن جهرودي طوسي مشهور به خواجه نصيرالدين طوسي از اهالي جهرود از توابع قم بوده است كه در تاريخ 15 جمادي الاول سال 597 هجري قمري ولادت يافته است. او به تحصيل دانش، علاقه زيادي داشت و از دوران جواني در علوم رياضي و نجوم و حكمت سرآمد شد و از دانشمندان معروف زمان خود گرديد.

خواجه نصيرالدين طوسي ستاره درخشاني بود كه در افق تاريك مغول درخشيد و در هر شهري پا گذارد آنجا را به نور حكمت و دانش و اخلاق روشن ساخته و در آن دوره تاريك و در آن عصري كه شمشير تاتار و مغول خاندانهاي كوچك و يا بزرگ را از هم پاشيده و جهاني از حملات مغولها به وحشت فرو رفته و همه در گوشه و كنار منزوي و يا فراري مي شدند و بازار كسادي دانش و جوانمردي و مروت مي بود و فساد حكمفرما. وجود و بروز چنين دانشمندي مايه اعجاب و اعجاز است.

 

خواجه نصيرالدين طوسي را دسته اي از دانشوران خاتم فلاسفه و گروهي او را عقل حادي عشر نام نهاده اند. بهرحال خواجه نصيرالدين دوره تحصيل ابتدايي را قسمتي نزد دائي خود بابا افضل ايوبي كاشاني و فخرالدين داماد كه او شاگرد صدرالدين سرخسي و او شاگرد افضل الدين جيلاني و او شاگرد ابوالعباس ريوگيري و او شاگرد بهمن يار از شاگردان شيخ الرئيس ابوعلي سينا تحصيل كرده است.

 

بقول مولف آثار الشيعه خواجه نصيرالدين طوسي با سيدعلي بن طاوس حسيني و شيخ ميثم بن علي بحراني در مدرسه ابوالسعاده اصفهان متفقاً درس خوانده و بنا به عقيده دسته اي از مورخين ابن ميثم در فقه استاد و در حكمت شاگرد خواجه نصيرالدين طوسي بوده است.

 

شهيد ثاني در رساله چهل حديث خود مي نويسد محققاً خواجه نصير در علوم منقول شاگرد پدرش بود كه او از شاگردان فضل اله راوندي بود و او از شاگردان ثقه الاسلام سيد مرتضي علم الهدي مي باشد.



:: موضوعات مرتبط: مشاهیر مراغه , ,
................................................................. شاید از اول نباید عاشق هم می شدیم این درست... اما جدایی اشتباهی دیگر است در شب تلخ جدایی عشق را نفرین مکن این قضاوت... انتقام از بی گناهی دیگر است ./ mehdi.poormoheb@gmail.com *** https://telegram.me/mahdipoormoheb *** ................................. ***

نظر شما در مورد وبلاگ چیست؟


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مراغه کهن شهر ایران و آدرس nuga.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 179
بازدید دیروز : 224
بازدید هفته : 771
بازدید ماه : 1607
بازدید کل : 8073
تعداد مطالب : 650
تعداد نظرات : 54
تعداد آنلاین : 2


RSS

Powered By
loxblog.Com